loading...
پرورشی
تبلیغات

روح اله دهنوی بازدید : 269 دوشنبه 03 خرداد 1395 نظرات (0)

متن ادبی ویژه رحلت امام خمینی(ره)

 

می‌رویم‌ تا خط‌امام‌ بماند.

 خطی‌ که‌ از ابراهیم‌ آغاز شد و در تداوم‌ سرخ‌ خویش‌ با دست‌های‌ پاک‌ محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و علی (علیه السلام) به‌ قلب‌ پرشور امام‌ امت‌ رسید تا رنج‌بران‌ زمین‌ را از جور حکومت‌ قابیلیان‌ برهاند‌.

می‌رویم‌ تا خط‌امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ تبلور قاطعیت‌ بر علیه‌ جباران‌، عصاره‌ عصیان‌ مستضعفان‌ علیه‌ مستکبران‌، فریاد همیشه‌ مظلومان‌، راه‌ پیروز محرومان‌ است‌.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ رسالت‌ گسستن‌ زنجیرهای‌ اسارت‌ از دست‌ و پای‌ مغضوبین‌ زمین‌ را برعهده‌ دارد.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ پیام‌ قیام‌ پیروزمند مستضعفان‌ را بر تارک‌ تاریخ‌ خواهد داشت‌ و پوزه‌ کثیف‌ جلادان‌را سرانجام‌ به‌ خاک‌ خواهد مالید.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ راه‌ پیروز انقلاب‌ کبیر اسلامی‌ خلق‌ دلاور ایران‌ است‌ و باید که‌ حماسه‌‌ی قیام‌ را تا دوردست‌ها بکشاند و نهال‌ انقلاب‌ را در دل‌ خلق‌های‌ تحت‌ ستم‌ جهان‌ بنشاند.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ با نفی‌ هرگونه‌ سازشکاری‌ و ستمکاری‌، نوید نابودی‌ سازش‌گران‌ و ستم‌کاران‌ را باخود همراه‌ داشت‌.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

خطی‌ که‌ پاسداران‌ خون‌ رزمندگان‌ دلیر و شهیدان‌ به خون‌ خفته‌‌ی امت‌ قهرمان‌ ایران‌ است‌.

خطی‌ که‌ سرانجام‌ شوم‌ امپریالیسم‌ و سلطه‌ گران‌ اجنبی‌ را هم‌ اکنون‌ برقله‌ی‌ عالم‌ نمایان‌ ساخته ‌و دژ مستحکم‌ توحید را در دور دست‌های‌ هر ستم‌کده‌ برپا خواهد داشت‌.

می‌رویم‌ تا خط‌ امام‌ بماند.

(شهید مهدی رجب بیگی)

..........................................................................

به یاد تو می نویسم

ای یادگار تنهاییهایم . به عشقه تو می نویسم

ای معشوقه ی همیشگیم.بحاطر تو زندگی می کنم ای که تو تنها

خاطرات دلخوشی ام هستی.

بخاطر تو بدی ها ,سختی ها,ظلم ها و... را تحمل می کنم ای تنها

آرامش دهنده ی روح و جانم.

ای کسی که روح و جانم از توست ای کسی که عشق درونم از

توست ای کسی که مرهم درد ها و رنج هایم تنها تو

هستی.............

حرف هایم را بشنو:

این بار هم می خواهم مثل گذشته صدایم را بشنوی , صدای خنده

هایم را نه صدای گریه هایم, نه صدای تنهایی هایم , نه صدای فریاذ

های شبانه ام

و نه صدای نا امیدی هایم.

تنها می خواهم صدای خنده هایم را بشنوی, می خواهم بدانی که

دیگر همانند گذشته نا امید نیستم, دیگر نمی خواهم همانند شراره

ای باشم که دیگران بسوزند.

آری, من نا امید نیستم, شوق زنده بودن و زندگی کردن, عاشق

بودن و عشق ورزیدن را در درونم احساس می کنم.

احساس می کنم که بار دیگر متولد شده ام , و تحولی تازه را

در وجود خود حس می کنم  .

 می دانم به اندازه ی من یا حتی بیشتر از من از این پیش آمد

خوشحالی.

می دانم حال به حدی رسیده ام که لایق عبادتت باشم.

می دانم که می دانی فقط تو را دوست دارم و تنها دلیل زنده بودنم

تویی.

شاید به همین دلیل است که حس می کنم هیچوقت و در هیچ

شرایطی تنهایم نمی گذاری حتی موقعی که در حال انجام دادن بزر

گترین گناه زندگیم بودم تنها تو بودی که خواستی باهر بهانه ای مرا

از انجام آن کار باز داری.

خداوندا از تو سپاس گذارم بابت احساسی که در درونم قرار دادی تا

وجود تو را باور کنم تا عشق و دوست داشتنت نسبت به خود را

لمس کنم تا.............................................

چیزی برای سپاسگذاری از مهربانی هایت ندارم دستانم خالی است

ولی اطمینان دارم که می توانم با تمام وجودم بگویم که

دوستت دارم

منبع :http://rahbarema1.blogfa.com/category/2

................................................................................

من يك كهكشان سوالم


اي آقا و اي مولا
تا نام جدت محمد(ص) برده مي شود، چراغ هاي صلوات در جان لحظه ها فروزان مي شوند.
تا فضيلتي از او گفته مي شود، دل ها از بوي گل محمدي زنده مي شوند.
ياد نويدبخش او، در هاي صبح را به روي ما مي گشايد.
قرآن او، نزديك ترين راه رهايي است و نهج الفصاحه اش، پاك ترين مبحث بندگي...
سينه آتش گرفته ام را به حراج گذاشته ام.
مرا بخريد اي روزهاي خاكستر گرفته
دفنم كنيد زير الوار سوزان مهجوري
رهايم كنيد در رنج بي حساب دوري
چگونه نسوزم، وقتي او هست و من از ديدنش محرومم؟
چگونه خاكستر نشوم، وقتي آتش عشقش را آبي نيست؛
وقتي نامش هست و خاطره اي از سيمايش نيست؟
اما زندگي خوش است بر كام عاشقان، تا آمدنش، به دق الباب دل عاشق مي آيد.
جوابم بده، اي محل اسرار آسمان ها، اي صاحب ديوان بارگاه ربوبي
من يك كهكشان سوالم...
سياره اي كوچك در راه مكه آمدنت.
خورشيد منظومه آل يس
كدامين مدار، گرد سيماي آسماني تو مي گردد؟
كدامين كهكشان، نشاني حقيقت افكار و اجداد اهورايي توست؟
من يك آسمان سوالم...
مرا در انبوهي راه ها و كوره راه ها، در جنگ اميد و نااميدي، رهنمون باش

 

منبع:http://alamdare-khomeini.blogfa.com

................................................................................................

روح اله دهنوی بازدید : 129 دوشنبه 03 خرداد 1395 نظرات (0)

 

مختصری از زندگینامه امام خمینی (ره)

 

سیّد روح الله مصطفوی موسوی خمینی (مشهور به امام خمینى) در روز 30 شهریـور 1281 خورشیدی، برابر با 21 سپتامپر 1902 میلادى و مصادف با 20 جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد.

امام خمینى در نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد.

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است.

نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد کـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمـیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وکارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـا سرگـشـاده اعـتـراض آمـیز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمایـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمـیـنـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود.

امام خمـیـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـمـپـیـمان بـا اسـرائـیـل یاد مـى کـرد و مـردم را بـه قـیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـکـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد کرد.

 

ماه محرم 1342 که مصادف با خرداد بود فرا رسید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهـایت اسـتفاده را در تحـریک مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه بعمل آورد .امام خمینى در عـصـر عاشـوراى سال 1383 هجرى قمـى( 13 خرداد 1342شمسى ) در مـدرسه فیضـیـه نطق تاریخـى خـویـش را که آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد .

در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها کماندوى اعـزامـى از مرکز, منزل حضرت امـام را محاصره کردند و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بـود دستگیـر و سـراسـیـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى کـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد . صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگیرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران, مـشهـد, شیـراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد .

امام خمینـى, پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد . سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره کماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران, مـنزل امام خمـیـنى در قـم را محاصره کـردنـد. شگـفـت آنـکه وقـت باز داشت, هـمـاننـد سال قـبـل مصادف با نیایـش شبـانه امام خمینـى بـود .حضرت امام بازداشت و بـه هـمراه نیروهاى امـنـیـتى مـستقیما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام و بـا یک فـرونـد هـواپـیـماى نظامى کـه از قبل آماده شـده بـود, تحت الحـفـظ مامـوریـن امـنیـتى و نظامى بـه آنکارا پـرواز کـرد.

روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آیه الله حاج آقا مصطفـى از ترکیه به تبعیدگاه دوم, کشـور عراق اعزام شدند . امام خمینى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زیارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى کاظمیـن, سامـرا و کـربلا شتـافت ویک هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود یعنـى نجف عزیمت کرد.

امام خمینى در تمام دوران پـس از تـبـعـید, علیرغـم دشواریهاى پدید آمـده, هیچگاه دست از مبارزه نـکـشیـد, وبـا سخنـرانیها و پیامهـاى خـویـش امیـد به پیـروزى را در دلها زنـده نگـاه مى داشت .

در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نـیـویـورک تصـمـیـم به اخراج امام خمینـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره گردیـدانعکاس ایـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ایران, عراق و دیگـر کشـورها مـواجه شـد .
روز 12 مهر ,امام خمینى نجف را به قصد مرز کـویت ترک گـفـت. دولت کویـت با اشاره رژیـم ایـران از ورود امـام بـه ایـن کـشـور جلوگـیـرى کـرد. قـبـلا صحـبـت از هجـرت امام بـه لبـنـان و یا سـوریه بـود امـا ایشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سیـد احمـد خمینـى ) تصمیـم بـه هجـرت به پاریـس گرفت. در روز 14 مهـر ایشان وارد پاریس شدند .
امام خمـیـنى در دیـماه 57 شـوراى انقلاب را تکشیل داد. شاه نیز پـس از تشکیل شـوراى سلطـنـت و اخـذ راى اعـتـماد بـراى کـابـینه بختیار در روز 26 دیـماه از کشـور فـرار کـرد.

 

اوایل بهمـن 57 خبر تصمیم امام در بازگشت بـه کـشور منتشر شد. هر کس که مى شنید اشک شوق فرو مى ریخت. مردم 14 سال انتظار کشیده بـودنـد. اما در عیـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ایشان بـودند چرا که هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حکومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمینى تصمیـم خویـش را گرفته و طى پیامـهـایى به مردم ایران گـفـته بـود مى خـواهد در ایـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطیر در کنار مردمـش باشد. دولت بخـتـیار با هماهنگى ژنرال هایزر فـرودگـاههاى کشـور را به روى پـروازهـاى خـارجى بست.

دولت بختیار پـس از چنـد روز تـاب مقـاومـت نـیـاورد و ناگزیـر از پذیرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجام امام خمینـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد کشـور شـد . استقبال بـى سـابـقـه مـردم ایـران چنـان عـظـیـم و غـیـر قـابل انکـار بــود که خبرگزاریهاى غربـى نیز ناگزیر از اعـتـراف شـده و مستـقـبـلیـن را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد کردند .

امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را که مـى بایــست ابـلاغ کنـد , گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـکار گرفته بـود . اینک در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او , در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده , و چشـمانش جز براى او گریه نکرده بـود .ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود.

روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهـبـر تشکیل گردیـد و پـس از قرائت وصیتنامه امـام خمینى تـوسـط حضرت آیـه الله خامنه اى که دو ساعت و نیـم طـول کشید , بحث و تبـادل نظر براى تعییـن جانشینـى امام خمینـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چندیـن ساعت سـرانجام حضرت آیـه الله خامنه اى ( رئیـس جمهور وقت ) که خود از شـاگـردان امـام خمینـى ـ سلام الله علیه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از یـاوران قیـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام در همـه فـراز و نشیبها در جـمع دیگـر یــاوران انـقلاب جـانبـازى کرده بود , به اتفاق آرا براى ایـن رسالـت خطیر بـرگـزیده شد .

 

.........................................................................

 

زندگينامه  جامع امام خميني:

او وارث سجاياي آباء و اجدادي بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهي كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـي مرحوم آيه الـله سيد مصطفي مـوسـوي از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـي ميرزاي شيـرازي (رض)، پـس از آنكه ساليانـي چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـي را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خميـن ملجاء مردم و هادي آنان در امـور دينـي بـود. در حـاليكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمي گذشت، طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداي حق طلبـي پـدر را كه در برابر زورگـوئيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خميـن به اراك وي را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراي اجراي حكـم الهي قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراي عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد.
بديـن ترتيب امام خـميـني از اوان كـودكي با رنج يـتيـمي آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وي دوران كـودكـي و نـوجـواني را تحت سرپرستي مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـاري ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويي شجاع و حقجـو بـود سپري كرد اما در سـن 15 سالگي از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد.

هجرت به قـم، تحصيل دروس تكميلي وتدريس علوم اسلامي:

اندكـي پـس از هجرت آيه الله العظمـي حاج شيخ عبد الكريـم حايري يزدي ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـري شمسـي، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـري قمـري ) امام خميني نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلي علوم حـوزوي را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـي كرد. كه مـي تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معاني و بيان ) نزد مرحوم آقا ميـرزا محمـد علـي اديب تهرانـي و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـي خـوانساري، و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سيـد عـلي يثربي كاشاني و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمي حاج شيخ عبدالكريـم حايري يزدي ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .

پـس از رحلت آيه الله العظمـي حـايـري يزدي تلاش امـام خمينـي به همراه جمعي ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسيـد و آيه الله العظمـي(رض) به عنـوان زعيـم حـوزه عـلميـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان، امام خمينـي به عـنـوان يـكـي از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءي در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مي شد . حضرت امام طي سالهاي طولاني در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامي در فيضيه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـديه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسي، و ... همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــاري (ره) معارف اهل بيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراي نخـستيـن بار .مبانـي نظري حكـومت اسلامـي را در سلسله درسهاي ولايت فـقيه بازگـو نمود.

امـام خمينـي در سنگـر مبـارزه و قيــام:

روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادي و تربيت و محيط خانـوادگي و شرايط سيـاسي و اجـتماعي طـول دوران زندگي آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـي آغـاز و سيـر تكاملي آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحي و عـلمي ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـي و اجتماعي ايـران و جـوامع اسـلامـي از سـوي ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراي انجمـنهاي ايالـتي و ولايـتي فرصـتـي پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قيام و روحـانيـت ايـفاي نقـش كنـد و بـديـن تـرتيـب قيـام سراسري روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـي برجستـه يعني رهـبري واحد امام خميـني و اسلامـي بـودن انگيـزه ها، و شعارها و هدفهـاي قيام، سرآغـازي شـد بر فـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامي در جهان شناخـتـه و معرفـي شـد امام خميـنـي خاطـره خـويـش از جنـگ بيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـواني 12 ساله بـوده چنين ياد مـي كند : مـن هـر دو جـنـگ بيـن المللـي را يادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مي رفـتـم و سربازهاي شـوروي را در هـمان مركزي كه ما داشـتيـم در خـميـن، مـن آنجا آنهـا را مي ديـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مي شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايي ديگر با ياد آوري اسامي بـرخي از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزي بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مي پرداختند مي فـرمايد : مـن از بچگي در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـي هـا بـوديـم، مـورد هـجـوم رجـبعليـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـن حالي كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ايـن سنگـرهايي كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مي خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند، آنجا مي رفـتيــم سنگرها را سركشـي مي كرديـم كـودتاي رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـي كه بنابر گـواهـي اسـناد و مدارك تاريخـي و غير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت و سازمانـدهـي شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حـدودي حكـومت مـلوك الطـوايـفـي خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـوري پديد آورد كه در سايـه آن هـزار فاميـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوي به تنهايي عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديد .

در چنينـي شرايطـي روحانيت ايران كه پـس از وقايع نهـضـت مشروطيت در تنگناي هجـوم بي وقـفـه دولتهـاي وقت و عـمال انگليسي از يكـسو و دشمـنيهاي غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوي ديگر قـرار داشت براي دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـوديت خـويـش بـه تكاپـو افـتاد. آيه الـلـه العظمي حاج شيخ عـبدالـكريـم حايري بـه دعـوت علماي وقت قـم از اراك به ايـن شهـر هجرت كرد واندكـي پـس از آن امـام خـميـني كه با بـهـره گيري از استعداد فـوق العاده خـويـش دروس مقـدماتي و سطـوح حـوزه علميه را در خـميـن و ارا ك با سـرعـت طي كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكيـم موقعيت حـوزه نـو تاسيـس قـم مـشاركـتي فعال داشت.

رحلت امام خميني؛ وصال يار، فراق ياران :

در آخرين شب زندگي و در حالي كه چند عمل جراحي سخت و طولاني درسن 87 سالگي تحمل كرده بود و در حاليكه چنديـن سرم به دستهاي مباركـش وصل بـود نافله شب مي خـواند و قـرآن تلاوت مـي كرد . در ساعات آخر ، طمانينه و آرامشي ملكـوتـي داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانيت خـدا و رسالت پيـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـي كـرد و بـا چنيـن حــالتي بـود كه روحـش به ملكـوت اعلي پرواز كرد . وقتي كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـويـي زلزله اي عظيـم رخ داده است ، بغضها تـركيـد و سرتاسر ايران و همـه كانـونهايـي كـه در جـهان بـا نام و پيام امام خمينـي آشـنا بـودنـد يــكپارچه گـريستند و بـر سر و سينه زدنـد .

زندگي امام به روايت امام :

متن زير فرازهائي از زندگي حضرت امام خميني - سلام الله عليه - است كه پس از توضيحات معظم له، فرزند گرامي ايشان حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني نوشته و سپس حضرت امام آن را اصلاح نموده است:

بسمه تعالي

به حسب شناسنامه شماره : 2744 تولد: 1279 شمسي در خمين، اما در واقع 20 جمادي الثاني 1320 هجري قمري مطابق اول مهر 1281 شمسي است. (18 جمادي الثاني 1320 مطابق 30 شهريور 1281 صحيح است)

نام خانوادگي: مصطفوي; پدر: آقا مصطفي; مادر: خانم هاجر (دختر مرحوم آقاميرزا احمد مجتهد خوانساري الاصل و خميني المسكن)

صدور در گلپايگان به وسيله صفري نژاد رئيس اداره آمار ثبت گلپايگان در خمين در مكتبخانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصيل شروع و نزد مرحوم آقاشيخ جعفر و مرحوم ميرزا محمود (افتخار العلماء) درسهاي ابتدايي سپسدر خلال آن نزد مرحوم حاج ميرزا محمد مهدي (دايي) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاي نجفي خميني منطق شروع و نزد حضرت عالي (×) ظاهرا (سيوطي و شرح باب حادي عشر و) منطق و مسلما در مطول مقداري. در ادراك كه سنه 1339 قمري براي تحصيل رفتم نزد مرحوم آقا شيخ محمد علي بروجردي مطول و نزد مرحوم آقا شيخ محمد گلپايگاني منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكي شرح لمعه پس از هجرت به قم به دنبال هجرت مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم - رحمة الله عليه - (ظاهرا هجرت ايشان رجب 1340 قمري بود) هجرت آيت الله حائري به قم رجب 1340 و نوروز 1300 شمسي است) تتمه مطول را نزد مرحوم اديب تهراني موسوم به آقا ميرزا محمد علي و سطوح را نزد مرحوم آقاي حاج سيد محمد تقي خوانساري مقداري و بيشتر نزد مرحوم آقا ميرزا سيد علي يثربي كاشاني تا آخر سطوح و با ايشان به درس خارج مرحوم آيت الله حائري (حاج شيخ عبدالكريم) مي رفتيم و عمده تحصيلات خارج نزد ايشان بوده است. و فلسفه را مرحوم حاج سيد ابوالحسن قزويني و رياضيات (هيئت، حساب) نزد ايشان و مرحوم آقاميرزا علي اكبر يزدي. و عمده استفاده در علوم معنوي و عرفاني نزد مرحوم آقاي آقاميرزا محمد علي شاه آبادي بوده است پس از فوت مرحوم آقاي حائري با عده اي از رفقا بحث داشتيم تا آنكه مر حوم آقاي بروجردي - رحمة الله - به قم آمدند براي ترويج ايشان به درس ايشان رفتم و استفاده هم نمودم و از مدتها قبل از آمدن آقاي بروجردي عمده اشتغال به تدريس معقول و عرفان و سطوح عاليه اصول و فقه بود پس از آمدن ايشان به تقاضاي آقايان؛ مثل مرحوم آقاي مطهري به تدريس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقليه بازماندم و اين اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود و پس از انتقال به پاريس از همه محروم و به امور ديگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد. نام عيال اينجانب خديجه ثقفي معروف به قدس ايران، متولد 1292 شمسي، صبيه حضرت آقاي حاج ميرزا محمد ثقفي طهراني.

تاريخ ازدواج: 1308; فرزند اول: مصطفي، متولد: 1309 شمسي; 3 دختر در قيد حيات با يك پسر، احمد متولد: 1324; دختران به ترتيب سن: صديقه، فريده، فهيمه، سعيده و بعد از احمد، لطيفه; آخرين فرزند در حيات احمد.

روز شمار برخي مبارزات و تبعيدهاي حضرت امام خميني (ره) :

16 مهرماه سال 1341: جلسه مهم حضرت امام خميني (ره) با مراجع قم در رابطه با انجمنهاي ايالتي و ولايتي

11 آذر ماه سال 1341: لغو تصويبنامه ساختگي انجمنهاي ايالتي و ولايتي به دنبال مبارزات پيگير حضرت امام خميني (ره) و صدور پيام حضرت امام خميني (ره) در مورد ختم اين غائله

2 بهمن سال 1341: تحريم رفراندوم غير قانوني و قلابي شاه از سوي حضرت امام خميني (ره)

2 فروردين ماه سال 1342: فاجعه خونين مدرسه فيضيه به دست عمال رژيم شاه

15 خرداد سال 1342: دستگيري شبانه حضرت امام خميني (ره) . قيام تاريخي ملت ايران در اعتراض به دستگيري حضرت امام (ره)

4 تيرماه سال 1342: انتقال حضرت امام خميني (ره) از پادگان قصر به سلولي در عشرت آباد.

21 فرودين سال 1343: سخنراني تاريخي حضرت امام خميني (ره) در مسجد اعظم قم پس از آزادي از حبس.

4 آبان 1343: سخنراني كوبنده حضرت امام خميني (ره) به مناسبت طرح اسارتبار كاپيتولاسيون.

13 آبان 1343: بازداشت و تبعيد حضرت امام خميني (ره) به تركيه

21 آبان سال 1343: انتقال حضرت امام خميني (ره) از آنكارا به بورساي تركيه

13 مهرماه سال 1344: انتقال حضرت امام خميني (ره) از تركيه به بغداد

16 مهرماه 1344: حركت امام خميني (ره) از سامرا به كربلا بعد از تبعيد به عراق

23 مهرماه 1344: ورود و استقرار حضرت امام خميني در نجف بعد از تبعيد به عراق

23 آبان 1344: شروع درسهاي حوزه اي حضرت امام خميني در نجف پس از تبعيد به عراق

12 ارديبهشت 1356: پيام حضرت امام خميني (ره) به مناسبت چهلم شهداي قم

2 مهرماه 1357: محاصره منزل حضرت امام خميني (ره) توسط نيروهاي بعثي عراق

10 مهرماه 1357: هجرت حضرت امام خميني (ره) از عراق به سوي كويت

13 مهرماه 1357: هجرت حضرت امام خميني (ره) از عراق به فرانسه

12 بهمن 1357: بازگشت امام خميني (ره) به ميهن اسلامي پس از 15 سال تبعيد.

روح اله دهنوی بازدید : 223 دوشنبه 03 خرداد 1395 نظرات (0)

 

شعر رحلت امام خمینی(ره)

 

 تقدیم غمت خونجگر لالۀ ما بود
بی مهر رخت سایۀ غم هالۀ ما بود

هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود
هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود

ای ماه که دادی همه را مهر خدایی
چون شد که دمیدی به شبستان جدایی

ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
یکبار بر افروز و ببین ما به چه حالیم

سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم

هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
ایام غمت بر همه ایام بلا بود

ای همدم یاران خدا جوی جماران
ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران

ای گرد عزایت به سر و روی جماران
با یاد تو چشم همگان سوی جماران
 
باز آ که خزان بی تو بهاران دل ماست
بیت الحزن از غصه جماران دل ماست

....................................


بازهم گر غمی به دل داریم

سالگرد غروب خورشید است

آفتابی که پرتو مهرش

چلچراغی ز نور توحید است

باغبانی که درجماران بود

باغبان تمامی گل ها

برگ برگ بهشت باور او

زد به سوی خدا بسی پل ها

آن ابرمرد عرصۀ تاریخ

با صلابت اگر قدم زد و رفت

با حضور همیشه روشن خویش

انقلابی رقم زد و رفت

آمد و با چراغ توحیدش

رهنمای ره سعادت شد

مثل جدش حسین، با ایمان

رهگشای ره شهادت شد

بعد چندین بهار، از گلزار

گر چه او رفته، عطر نابش هست

یاد او زنده است در دل ها

بهر این بوستان گلابش هست  

چه گلابی که این شمیم ناب

عطر آزادی وشفابخش است

نام او در بهار آزادی

در فراسوی این چهان پخش است

سیدی از تبار پاک علی

پای در جای پای او دارد

جان خود را به کف گرفته و باز

روی دوشش لوای او دارد

او همان سید خراسانی ست

عزت از ثامن الحج دارد

به خداوندی خدا عمریست

چشم بر پرچم فرج دارد

نفس پاک این مسیحا دم

دیگران را به غیرت آورده

بهر گلزار آرزومندان

عطر پاک بصیرت آورده

زور گویان عالم هستی

هرچه قدرت فراهم آوردند

باز دیدند روی این میدان

پیش عزمش همه کم آوردند

به علی و به فاطمه سوگند

ما همه رهرو همین مردیم

راه او راه جد اطهر اوست

مرگمان باد اگر که برگردیم

گوش بر امر رهبری بیدار

همه جا با امام باید بود

عمر ما گر «وفائی» از کف رفت

عمر او مستدام باید بود

شاعر : سید هاشم وفایی

...............................

ای بر بلندای شهادت ایستاده

داغ رهایی را به پیشانی نهاده

ای والی مستولی شرق خرابات

صافی ترین صوفی به هنگام مناجات

تا باز نگردی به این صحرا سحر را

بر کف گرفته در مصاف تیغ سر را

تا وارهانی یک جهان را زا اسارت

شد بر تو جاری جرأت جهل و جسارت

بر منبر آشوب خواندی خطبه ی داد

پشت ستم از غُرّشت در لرزه افتاد

تو بی تبر در انتهای روز موعود

در عهم شکستی پیکر بت های نمرود

استاد مایی در نوازش چیره دستی

بی نی نوا خوان نیستان الستی

گفتی نباد این نی ، ز زیر وبم بیفتد

در دسن نا اهلان نامحرم بیفتد

این نی بیابان زای دامان حجاز است

بی پرده گویای هزاران رمز و راز است

این نی شراب از درد و داغ وناله  دارد

یک لب ولی چند صد نیستان ناله دارد

گفتی مبادا امتم بی روح گردد

این کشتی بی بادبان  بی نوح گردد

قرآن دریایی به آب و گل نشیند

کشتی نشینان بر لب ساحل نشیند

اهریمنانی کز کفت خاتم گرفتند

از مرگ خود در سوگ تو ماتم گرفتند

اهریمنانی کژ دل و بیگانه اندیش

غافل از یادتو خلق به فکر سفره خویش

چندی است با ایستادن خود خو گرفتند

مرداب گون ماندند و در خود بو گرفتند

آهنگ رفتن به فراموشی سپردند

دین را به چنگال فراموشی سپردند

هرچند می گفتند ، پشت کردند با تو

کردند با تو آنچه را کردند با تو گ

بر عاشقان صادقت منت نهادند

وقتی که جام زهر بر دست تو دادند

شاعر : مرحوم آقاسی
 

................................................

آنشب مصلی شور و حال دیگری داشت

در سوگ گل بلبل مقال دیگری داشت

آنشب هزاران شمع با پروانه می سوخت

ساقی به خواب و باده در پیمانه می سوخت

آنشب شفق در باغ دلها لاله می کاشت

در دشت آزادی نهال ناله می کاشت

آنشب فلق را داد غم پیمانه ی خون

کانون روح آباد شد ویرانه ی خون

آنشب شب شام غریبان سحر بود

مرغ سحر را سر نهان در زیر پر بود

آنشب جماران در فراق یار می سوخت

در سینه دلها از غم دلدار می سوخت

آنشب زمین آتشفشان درد و غم بود

از بار ماتم قامت خرداد خم بود

آنشب قضا لوح قدر را آب می داد

گهواره ی فت آسمان را تاب می داد

آنشب غروب آفتاب زندگی بود

پایان عمر مظهر آزادگی بود

آنشب هزاران دیده چون ابر بهاران

می ریخت اشک از ماتم پیر جماران

آنشب چراغ عمر ما خاموش می گشت

تابوت شادی بر فراز دوش می گشت

آنشب زمان از نای جای فریاد می زد

فریاد از بی رحمی صیّاد می زد

آنشب مصلّا بود و تابوت بلورین

برگرد آن تابوت خلقی زار و غمگین

آنشب مصلّا کربلای دیگری بود

در نای ما شور و نوای دیگری بود

آن یک چون گل از غم گریبان چاک می کرد

با ناله خود رخنه در افلاک می کرد

آن یک به خود می گفت این گل چیدنی نیست

روح خدا و مرگ باور کردنی نیست

شاعر : «ژولیده»

........................................................................

 

تبلیغات در سایت



 



filesell
           

درباره ما
Profile Pic
در این وبلاگ سعی شده است روش هایی کاربردی جهت امور تربیتی مدارس در اختیار مربیان پرورشی قرار گیرد . روح اله دهنوی 09157069539- r.dehnavi82@yahoo.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • اپلیکیشن بورس ترینر - آموزش بورس
    آمار سایت
  • کل مطالب : 156
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 74
  • آی پی دیروز : 162
  • بازدید امروز : 256
  • باردید دیروز : 271
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 74
  • بازدید هفته : 1,914
  • بازدید ماه : 6,494
  • بازدید سال : 49,201
  • بازدید کلی : 494,084
  • امکانات جانبی






    تبلیغات شما اینجا


    اپلکیشن آموزش سیستم های مدارس

    آموزش تصویری سیستم توصیفی- سیستم دانا راهنمایی-

    سیستم حسابداری مدارس

    همه آموزش ها در یک برنامه اندورید همیشه همراه شما

    اپلکیشن ستاد اسکان فرهنگیان

    اپلکیشن آموزش مهارتهای هفتگانه ICDL
    اپلکیشن صبحگاه مدارس

    نیایش ایام هفته-ادعیه - پیام های قرآنی-پیام های سلامت- آهنگ ورزشی-حکایت پندآموز- خاکریز خاطرات-احادیث-حکمت نهج البلاغه-بازی صبحگاهی و ....

    اپلکیشن آموزش تصویری اتوپلی

    آموزش کامل و تصویری برنامه اتوپلیAutoPlay Media Studio 8


    اپلکیشن آموزش تصویری استوری لاین2

    با کمک این برنامه تمامی آموزش های لازم پیرامون استوری لاین 2 را به تفکیک موضوعات مختلف بر روی گوشی موبایلتون دنبال کنید

    اپلکیشن کلاس چندپایه